آریا

خاطرات من

آریا

خاطرات من

تنهایی

ساعت از یک شب گذشته و من رو تخت دراز کشیدم

خیلی دلم گرفته .


 تنها چیزی که میخواستم فقط کمی احساس واقعی بود . کمی زنده بودن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد